جملاتی از تورج امینی که باید یادمان بماند!
کمتر از یک ماه پیش یکی از مبلغین مشهور تشکیلات بهایی، جناب تورج امینی، مطلبی را توسط خبرگزاری این فرقه منتشر نمود. این مطلب در حقیقت پاسخی بود بر یکی از مقالات فصلنامهای به نام «بهائی شناسی» که تابستان امسال داخل کشور منتشر شده و به صورت تخصصی به نقد علمی بهائیت پرداخته است. یکی از مهمترین مقالات این فصلنامه درباره شخصی به نام فرانچسکو فیچیکیا میباشد که طی مصاحبهای با مترجم کتاب وی ارائه شده است. فیچیکیا یکی از اعضای جامعه بهایی سوئیس بود که مدتی هم در مرکز جهانی بهائی مستقر در حیفا فعالیت نموده ولی بعد از چند سال طی مطالعات خود، از تشکیلات کناره گرفته تا جایی که چندین مقاله و کتاب را در نقد سیستم اداری بهائیت و اعتقادات آنها منتشرکرده است. با مراجعه به فصلنامه مذکور و منابع موثق دیگر میتوانید اطلاعات کامل تری را درباره شخصیت وی و انتقادات او از تشکیلات بهائی، مطالعه نمایید.
هدف این نوشتار بررسی مطالب تعجب برانگیزی است که جناب تورج امینی در نقد خود بر این فصلنامه و مهمتر بر مقاله مذکور در آن نگاشتهاند. اگر شخصی مقالههای قبلی تورج امینی را مطالعه نموده باشد یقینا با من هم عقیده خواهد بود که نوشته ی اخیر ایشان، یکی از ضعیفترین مکتوبات وی بوده و بیشتر از آنکه حاوی پاسخهای علمی و دقیق باشد، سعی در تهمت زدن و تمسخر افراد داشتهاند. البته از کسی که بخواهد درون قفس خود ساخته، به تحری حقیقت بپردازد نباید انتظار بیشتری هم داشت، چون خود ایشان چنین ادعا کردهاند که هیچ یک از دو کتاب فیچیکیا را مطالعه ننموده و خدا را هم در این زمینه شکر نمودهاند و جالبتر آنکه فقط ردیه نگاشته شده توسط بهائیان بر کتب فیچیکیا را مطالعه کرده اند!!
موضوعاتی که در ادامه بیان خواهم کرد، عینا مطالبی است که جناب امینی به عنوان مبلغ مشهور بهایی بیان نمودهاند و جایگاه ایشان میان بهاییان بر اهمیت این مطالب میافزاید.
مدت مدیدی است که محققین بهایی شناس شیعی بیان میکنند که هدف جامعه و تشکیلات بهایی از فعالیتهای تبلیغی در کشورهای مختلف، تشکیل اولین حکومت رسمی و قانونی بهایی در دنیا میباشد. طبق برنامهها و تعالیم رهبران این تشکیلات، سرزمین انتخاب شده برای برپایی این حکومت، سرزمین ایران بوده که از آن با عنوان «مهد امرالله» یاد مینمایند. این مساله هم حائز اهمیت است که به ادعای مبلغین بهایی، بسیاری از تعالیم و دستورات این فرقه در برخورد با غیر بهاییان، هنوز منتشر نشده است و در سالهای آینده، متناسب با مقتضیات زمان و حکومت، به رشتهی تحریر در خواهد آمد. این موضوعی است که بنده را به عنوان یک محقق و فعال در این حوزه بسیار نگران نموده است چرا که بعید نمیدانم اگر خدای ناکرده، تشکیلات بهایی بتواند به اهداف خود در ایران دست یابد، مرتکب جنایاتی علیه تشیع با توجه به کینه ی چندین ساله ی خود گردد. توجه داشته باشید که رسانههای اصلی دنیا، یا مانند بی بی سی همگام با بهاییت هستند و یا مانند دیگر رسانهها، حامی ایشان و بدین ترتیب سکوت دو، سه ماههی این رسانهها میتواند راه را برای این کار هموار نماید. دقیقا مشابه سیاست و رویکردی که امروزه مقابل جنایات اسرائیل، عربستان و وهابیت در سرزمینهای اشغالی، یمن و شیعیان مظلوم پاکستان درپیش گرفتهاند.
در همین راستا اشارات مبلغ بهایی، جناب تورج امینی به همین موضوعات جالب توجه است. در بخشی از نوشتار خود درباره برخود بیت العدل، ایشان به صراحت بیان میدارند که در حال حاضر و با توجه به اینکه هنوز قدرت اجرایی و حکومتی در دست بهاییان نیست، شیوهی برخورد فعلا بر مبنای عمل صالح و گفتار صحیح بوده و اولویت فعلی، تبلیغ و گسترش حوزههای آن میباشد. عین متن ایشان در ادامه خواهد آمد:
«به نظر من، آیین بهائی مانند همۀ آیینهای دیگر، دورههای تاریخی مختلفی دارد، با اولویّتهای متفاوت. در زمانی که ما در آن هستیم، اولویّت جامعه بهائی، تبلیغ و گسترش آیین بهائی در سطح جهان است. از آنجا که بهائیان موظّفند که مسالمتآمیزترین روشها را در پیشبرد جامعۀ بهائی به کار ببرند و هیچ قدمی فراتر از «عمل صالح» و «گفتار صحیح» برندارند، بنابراین گسترده کردن اعتقادی که در بسیاری از مبانی با مبناهای اعتقاداتِ موجود در عالم متفاوت است، کاری بسیار سخت، جانفرسا و هزینهبر است. برای بهائیان بحثهای الهیّاتی هیچ منعی ندارد، گو اینکه مطبوعات بهائی حاکی از این است که گروه قابل توجّهی از اندیشمندان و تحصیلکردههای بهائی بدین مباحث اشتغال دارند، امّا این موضوعات اولویّتهای جامعۀ جهانی بهائی نیستند.»
در ادامه می افزایند که:
«پرداختن به این موضوعات بیتالعدل را از ادارۀ جامعۀ بهائی برای موضوع تبلیغ باز میدارد. بیتالعدل امروزه همّتش تماماً معطوف به نقشههای جهانی تبلیغی است و گر چه مخالفتی با بحث در مبانی اعتقادی ندارد، امّا توصیهاش این است که هنوز زمان برای ورود به برخی از این مباحث زود است.»
در بخش دیگری از بیانات ایشان، زمانی که موضوع عدم انتشار کتب اصلی این مکتب، از جمله کتاب اقدس به میان میآید، ایشان در مقام پاسخ جملات عجیبی را بیان میدارند! طبق گفته ایشان، حتی کتابی مانند «اقدس» که اصلیترین کتاب بهاییان در حوزه ی احکام است، میتواند در زمانی که اولویت و ضرورت پیدا کرد، انتشار یابد! یعنی ما با تشکیلاتی مواجه هستیم، که حتی احکام اصلی خود را که پیامبرشان آورده، میبایست با صلاحدید و با توجه به موقعیت، آن هم به تشخیص رهبران بعدی بدست بیاورند!
«در میان اینهمه کار و گرفتاری که بهائیان جهان بر سر بیتالعدل میریزند، انتشار تاریخ نبیل اصل، هیچ اولویّتی ندارد. اولویّتهای هر سیستم را مدیران آن سیستم تعیین میکنند، نه آدمهای حاشیهای. تاریخ نبیل مهمتر از کتاب اقدس نبوده است و وقتی انتشار کتاب اقدس، زمان خودش را نیاز داشته، حتماً این حکم در بارۀ تاریخ نبیل هم صادق است.»
اما شاه بیت غزل جناب امینی بخش پایان مطلب ماست. ایشان زمانی که به قوانین عجیب و غریبی چون «سوزاندن شخصی که خانهای را آتش زده است» و یا «داغ زدن بر پیشانی دزد» میرسد، جملاتی بر قلم میراند که بسیار جای تامل دارد. ایشان اجرای این احکام را نفی نکرده، بلکه ادعا میکنند که فعلا قابلیت اجرا ندارند و هر زمان که عصر ذهبی بهایی فرا رسید و حکومت به دست پیروان بهایی افتاد، اجرا خواهند شد!!! احکامی که با توجه به عدم انتشار بیشتر آنها، احتمالا میبایست این دو حکم مذکور را مسالمت آمیزترین شان دانست! عین مطلب ایشان به شرح زیر است:
«این بدیهی است که قوانین بهاءالله فعلاً در میان فرهنگ و قوانین حاکم بر غرب، قابل اجرا نیست، زیرا غربیان، هم مبانی فکریشان و هم ساختارهای اجتماعیشان با آنچه بهاءالله پیشنهاد میکند، متفاوت است. وقتی مردمان به آیین بهائی بگروند و بهائیان رشتۀ امور حقوقی را به دست بگیرند، احکام بهاءالله را جاری خواهند نمود.»
بیان مطالب بالا از قلم یکی از مشهورترین مبلغان بهایی، کمی نیاز به تامل و تجدیدنظر در مواجهه با این تشکیلات دارد. میبایست هوشیار بود و در این راه تا حد امکان پرده از واقعیتهای این سازمان در میان مردم برداشت.قطعا و با عنایات حضرت صاحب الزمان علیه السلام، تورج امینیها و امثال او، این آرزو را در ایران عزیز به سرای باقی خواهند برد، ان شاءالله. بعد از مطالعه ی این مطالب چند سوال از این مبلغ گرامی دارم:
الف) مفهوم «تقیه» چیست؟ و آیا ورود «صلاحدید»، «اولویت»، «فعلا» و تصمیمات اینچنینی غیر از آن می باشد؟ حکمی عقلی که سالهاست مبلغان بهایی اسلام را متهم به ان کرده و خود را مبرا می دانند!
ب) چه تضمینی وجود دارد که پس از به دست گرفتن رشته ی امور حقوقی توسط تشکیلات بهایی (یا همان تشکیل حکومت بهایی)، وقتی قرار است احکامی همچون دو حکم مذکور اجرایی شوند، جایی برای آزادی بیان، ابراز عقیده و دگر اندیشی باقی بماند؟
ج) مبلغین عزیز بهایی که شعار «وحدت عالم انسانی» سر می دهند، چه فضایی از دوران قدرت گرفتن خود برای مردم به تصویر می کشند؟ جایگاه حقوق دگراندیشان و متنقدین کجاست؟ کسانی که با عنوان «ردیه نویس» از آنها یاد می کنید، در آرمانشهر بهایی چگونه قربانی خواهند شد؟
د) اگر ملاک هر تئوری و نظریه ای، پایه های فکری موسس آن باشد، ما چگونه می توانیم به بخش های انتشار نیافته ی اساس نظم فکری این فرقه پی ببریم؟
- ۹۵/۱۲/۰۴