جنجال ساختگی و زیرآبی شیّادانه
در هفتهی گذشته منابع بهائی خبر قتل کوروش روحی، شهروند بهائی ساکن شیراز را با ضربات چاقو و در پارکینگ منزل وی، به صورتی جنجالی پوشش دادند. علّت قتل در خبر اوّلیّهی منتشر شده در این زمینه نامشخّص بود و پیگیریهای جنایی شروع گشته بود؛ با این حال در همان ساعات ابتدایی انتشار خبر، تشکیلات بهائی در داخل و خارج از کشور با راهاندازی موجهای تبلیغاتی سعی نمودند اینگونه القا کنند که این مرگ مشکوک به دلایل عقیدتی و مذهبی صورت گرفته است و با این کار بتوانند پرونده جدید حقوق بشری را علیه کشور بگشایند. این تبلیغات بدانجا رسید که بسیاری از بهاییان با یقین از علّت این قتل صحبت کرده و انگیزهی مذهبی و عقیدتی در آن را امری مسلم میدانستند...
بر اساس گفته ی منابع آگاه، رفتار تشکیلات در بزرگنمایی عامدانهی این رخداد و شروع موج تازهی مظلومنمایی، منجر به بروز ناملایمات بسیار و آزار و اذیّت برای خانوادهی مقتول گردیده است. این واقعه شکایت خانوادهی مقتول از پایگاههای خبری بهائی را در پی داشته است. ایشان با گلایه از این عادت زشت همکیشان خود، پیامهایی را ارسال نموده و از این امر به شدّت گلایه کردهاند. به فاصلهی کوتاهی بعد از این گلایه ها، تشکیلات برای جلوگیری از پیامدهای منفی بیشتر این موضوع، بدون درج هیچ گونه پوزشخواهی، توضیح و اطّلاعرسانی تکمیلی، مبادرت به حذف مطالب در زمینهی این قتل از پایگاههای خبری خود به ویژه سایت بهائی نیوز کرده است. این اقدام به شدّت غیرحرفهای در دنیای اطّلاعرسانی را هم باید به لیست اقدامات مزوّرانه و شیّادانهی تشکیلات این حزب بیفزاییم!
کمی که فکر میکردم یاد قتل عطاءالله رضوانی، شهروند بهائی ساکن بندرعباس افتادم. خوب یادم است که ایشان نیز به فاصلهی کوتاهی بعد از مرگ، به سرتیتر اوّل محافل و پایگاههای خبری بهائی تبدیل شد و به سرعت انگیزههای قاتل وی، عقیدتی و مذهبی جلوه داده شد و رهبران بهایی، نقش پلیس و قاضی را باهم بازی کردند. لازم به ذکر است که انگیزههای قتل وی همچنان مشخص نشده است و پرونده آن در پلیس آگاهی در حال پیگیری است؛ اما چه استفادههای ابزاری که تشکیلات بهائی در این مدّت از این پرونده صورت نداده است!
سخنی با بهائیان هموطن عزیز خودم دارم: سردمداران شما که همچون نمونهی یاد شده از هیچ فرصتی برای تبلیغات سوء علیه کشورمان در مجامع داخلی و بینالمللی فروگذار نیست و هر رخداد ریز و درشتی را تبدیل به پروندهی حقوق بشری برای مملکت عزیزمان میکند، آیا به راستی دلسوز اندک بهائیان موجود در ایران است و آیا نباید تضییقات وارده به شما را به همین دلایل و اقدامات سوء نسبت داد؟ مثال معروف «چوپان دروغگو» را به یاد آوریم؛ متأسفانه علیرغم ادّعای تشکیلات بهائی مبنی بر خیرخواهی برای مردم ایران، شاهدیم که از هیچ روزنهای برای ضربه زدن به وجههی بینالمللی کشور چشمپوشی نمیکند و این مثالها و مصادیق تنها مشتی از خروار است!
- ۹۴/۰۸/۳۰