جنجال ساختگی و زیرآبی شیّادانه

 

در هفته‌ی گذشته منابع بهائی خبر قتل کوروش روحی، شهروند بهائی ساکن شیراز را با ضربات چاقو و در پارکینگ منزل وی، به صورتی جنجالی پوشش دادند. علّت قتل در خبر اوّلیّه‌ی منتشر شده در این زمینه نامشخّص بود و پیگیری‌های جنایی شروع گشته بود؛ با این حال در همان ساعات ابتدایی انتشار خبر، تشکیلات بهائی در داخل و خارج از کشور با راه‌اندازی موج‌های تبلیغاتی سعی نمودند این‌گونه القا کنند که این مرگ مشکوک به دلایل عقیدتی و مذهبی صورت گرفته است و با این کار بتوانند پرونده جدید حقوق بشری را علیه کشور بگشایند. این تبلیغات بدانجا رسید که بسیاری از بهاییان با یقین از علّت این قتل صحبت کرده و انگیزه‌ی مذهبی و عقیدتی در آن را امری مسلم می‌دانستند...

سکوت معنادار کاویان!

آخرین باری که افاضات گهربار اش را مطالعه کرده ام، هفته ها می گذرد. روزهای آخر بر می گردد به ماجرای خانم مهرانگیز کار و سخنان وی در همایش طاهره... آنقدر عصبانی بود که عنان از کف داد و گفت آنچه را که نباید می گفت... برای پوشاندن خرابکاری هایش نیاز به گچ کاری ماهر بود... این شد که محفل ملی آمریکا وارد عمل شد... لحن نامه جوری بود که نه سیخ بسوزد و نه کباب... اما هم سیخ سوخت و هم کباب... بوی سوختگی را می شد از مقالات متعدد همکیشانش حس کرد... از آن روز به بعد هرگاه برای عرض ارادت خدمت اش میرسم، او را در خانه نمی یابم... گویا اسباب و اثاثیه اش را کلا جمع کرده و مدتی رفته مرخصی اجباری!... برخوردهای اینچنینی از مرکز تشکیلات بهایی مسبوق به سابقه بوده است و بارها دیده ایم و شنیده ایم... اما کاویان عزیز فرق می کرد... او حرف گوش کن تر از آن بود که نیاز به طرد باشد... خودش مدتی حس کرد که نیاز به استراحت دارد و رفت هوایی عوض کند... مدتی با دوستان «دیار جانان» ی اش چرخی زد و با سختی به کار ضبط وقایع سال های گذشته پرداخت... عکس های چلوکباب و چلوجوجه شان در کنار سختی کار، حس دلسوزی عجیبی به انسان می داد... با شاپور راسخ سلفی گرفت و با بنیامین خاطره بازی کرد... خلاصه حسابی از مرخصی خودش استفاده نمود... و حالا برگشته است سر کار اصلی خود، طبابت... و چقدر خوب بود که همیشه به کاری می پرداخت که درس اش را خوانده بود و نیمچه اطلاعاتی از آن داشت!

این روزها کاویان عزیز، پسر خوبی شده که ساکت تر و آرام تر از همیشه با فرزندان خود وقت می گذراند. بیشتر می خواند و دیگر کمتر می نویسد. شاید دستور از بالا! بوده باشد که الحق دستور به جایی است. شاید هم توصیه ی دوستان نزدیک اوست، که باز هم احسنت دارد... خلاصه جناب میلانی عزیز؛

«چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!»

ایران روشن

«ایران روشن» نام یک وبلاگ از هزاران وبلاگی است که اعضای تشکیلات بهایی اداره کرده و در آن به سخن پراکنی علیه اسلام و سرزمین ایران اسلامی می پردازند. اخیرا و در مطلبی از این وبلاگ، نویسنده که خود را با نام «مسجون سابق» یا همان زندانی قدیمی معرفی می کند، خاطره ای از زندان خویش بیان نموده که نکاتی جالب توجه دارد. او می گوید:

دست در دست منافقین

چندی پیش خبر حمله ی موشکی به پایگاه منافقین در نزدیکی بغداد، خبر اول رسانه های داخلی و خارجی شد. حمله ای که هنوز هیچ فرد و یا گروهی مسئولیت آن را نپذیرفته است. نام منافقین برای مردم کشور ما، همواره یادآور ترورها و انفجارهای ناجوانمردانه ی دهه ی اول انقلاب اسلامی ایران است. ترورهای کورکورانه ای که برای سنگ اندازی در حرکت مردم و ترساندن مبارزین انقلاب برنامه ریزی شده بود. اینکه اتفاق اخیر چه منافعی برای ما داشته و تحلیل های متفاوتی که در این موضوع می شود، موضوع مورد نظر من نیست. حامیان تشکیلات منافقین به فاصله ی اندکی از این اتفاق، آن را محکوم کردند. کاخ سفید، به دولت عراق هشدار داده و از ایشان خواست تا مسببین این حادثه را شناسایی کنند.

کُلَنگ طلایی!

این روزها فلسطین اشغالی دستخوش ناآرامی هایی است که بعضی از آن به انتفاضه ی سوم فلسطینیان تعبیر می کنند. در این میان همگان، چه در داخل و چه در خارج از این سرزمین، بنیامین نتانیاهو را مسئول این آشوب می دانند. سیاست هایی که او در پیش گرفته هیچ گاه منجر به آرام تر شدن این منطقه نخواهد انجامید. در تازه ترین اقدام، نتانیاهو تعبیر دیگری از عکس تاریخی ملاقات مفتی بیت المقدس با هیتلر (سال 1941) ارائه داده و بیان داشت، در آن زمان هیتلر قصد کشتن یهودیان را نداشته و حاج امین الحسینی (مفتی بیت المقدس) به وی پیشنهاد سوزاندن یهودیان را داده است. این تحلیل ساده انگارانه و جعلی باعث شد تا روزنامه های سرزمین اشغالی نیز به آن ایراد گرفته و واکنش نشان دهند. بی بی سی می نویسد:

« روزنامه‌های اسراییلی بلافاصله این بازنویسی غم‌انگیز و خطرناک تاریخ را محکوم کردند. هاآرتص با محکوم کردن "جنگ نتانیاهو با واقعیت‌ها"، کوچک جلوه دادن نقش هیتلر برای اغراض سیاسی را مورد انتقاد قرار داد. یدیعوت آحارانوت، یادآوری کرد که مورخان و سیاستمداران شدیداً سخنان نتانیاهو را محکوم کرده اند. دولت آلمان هم اعلام کرد: "ما می‌دانیم که کشورمان مسئول این جنایت علیه بشریت است." »

این موضوع گیری های نتانیاهو باعث شده است تا عده ی زیادی بر این باور باشند که وی قصد دارد تا با ارائه ی مطالب خلاف واقع، دلیل اصلی نزاع های علیه اسرائیل را «یهودی ستیزی» بنامد. او حتی سعی نموده است تا اعتراض های داخلی به سیاست های اتخاذ شده توسط خود را نیز یهودی ستیزانه بداند! (مراجعه شود به مقاله ی منتشر شده ی  «دستکاری تاریخ از سوی نتانیاهو برای مقاصد سیاسی» در بی بی سی فارسی به تاریخ 5 آبان 94)...

از نگاه دیگران

سوته دلی مدیران بی بی سی با فرقه بهائیت

اختصاصی – به گزارش جنبش مقابله با رسانه‌های بیگانه، امپراتوری دروغ:شواهد و قرائن حاکی است، جبهه ادعاهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی، یکی از اصلی ترین حربه ها یا بهتر است گفته شود بهانه های آنان است تا دشمنی خود علیه مردم مقاوم ایران را توجیه کنند.

رسانه های معاند نیز در همراهی با سیاست های دولت های غربی به صورت مداوم در جنگ تبلیغاتی حضور دارند  و با انتشار آمار دروغین اعم از زندانی کردن افراد یا اعدام های ساختگی سعی در منحرف کردن ذهن مخاطبین خود هستند. البته این رسانه ها از تبلیغات خود اهداف متعددی را دنبال می کنند به عنوان مثال در مستند هایی که شبکه های من وتو و بی بی سی فارسی در چند ساله اخیر با مضامین حقوق بشری پخش می کنند و به نوعی در خصوص رژیم طاغوت بود ،این شبکه ها تطهیر رژیم گذشته را نیز در محتوای خود می گنجاندند.

در تازه ترین پروژه در این زمینه  هفته گذشته شبکه بی بی سی  مستندی را تحت عنوان” عدالت انقلابی “پخش کرد که در خصوص دادگاه های انقلاب در کشورمان بود .

داریوس سجادی اصلاح طلب مقیم آمریکا در خصوص این مستند در صفحه فیس بوک خود می نویسد :”مستند جدیداً پخش شده در بی بی سی فارسی تحت عنوان «عدالت انقلابی» یک بار دیگر نشان داد مدیران ارشد BBC مبتلا به بی مبالاتی بزرگی در تاسیس شعبه فارسی زبان خود شده اند. البته توصیه می کنم وقت خود را تلف نکنید. برنامه ارزش کارشناسی برای دیدن ندارد قبلا هم نوشته بودم که «شبکه تلویزیونی BBC World یکی از معتبرترین منابع در تهیه مستندهای سیاسی و تحلیلی و تاریخی و جغرافیائی و علمی و هنری است تا جائی که مستندهای تصویری این رسانه تا آن اندازه از اعتبار برخوردار است که محققین و دانشجویان دانشگاه های معتبر جهان با افتخار مستندهای BBC جهانی را مرجع و رفرنس پژوهش های خود قرار داده و می دهند اما علی رغم این، نسخه فارسی این رسانه با گذشت قریب به ۷ سال از آغار فعالیت اش تاکنون نتوانسته حتی یک مستند ماندگار و قابل اعتنا و برخوردار از استاندارهای حرفه ای جهان رسانه را به مخاطب عرضه کند. 
“عدالت انقلابی” هم یکی دیگر از دست پخت های ناشیانه بی بی سی فارسی است که نشان از نابلدی و ناآشنائی دست اندرکاران این «کـُلنی» ! با لوازم و مختصات و قواعد و ضوابط حاکم بر دنیای رسانه و مستند سازی است.”